دانشگاه شهید چمران اهواز
پژوهش های نثر و نظم فارسی
2676-5772
2
4
2018
05
22
رویکرد نوستالژیک در غزلیاتِ انوری
11
30
FA
عباس
باقی نژاد
0000-0003-3342-8022
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه
a.baghenejad@gmail.com
10.22055/jrp.2018.15370
انوری از نخستین شاعرانی است که غزل عاشقانه را به معنای متداول آن سروده است. او شرایط زندگانی خاص و تلقی و تعریف ویژهای از عشق و مناسبات عاشقانه دارد که بر نگرش تغزلی انوری تأثیر نهاده؛ همچنین نقشی تعیینکننده در تکوین محتوا و ابعاد و جزئیات غزل وی ایفا نموده است. ناکامیهای عشقی و محرومیتهایی را که انوری در دنیای عاشقانه تجربه کرده، برآیندی از زندگیِ توأم با دشواری و تنگناهای معیشتی وی میتوان ارزیابی نمود. این احوال، غزل انوری را با نظام و هنجارِ معنایی خاصی درآمیخته و غالباً محتوایی نومیدانه و حسرتبار به آن بخشیده است. در متنِ نومیدی و حسرتمندی انوری، نشانههایی از اعتراض و شکوه و بیزاری و نیز آرزو و آرمانخواهی وجود دارد که میتوان آنها را تجلیاتی از نوستالژی در کلام وی تعبیر کرد. در این نوشتار، نمودها و جنبههای این تجلیات مورد بررسی قرار گرفته؛ همزمان، ابعادِ دشواریِ معیشت و محرومیتِ عاطفی و عشقی انوری به عنوان خاستگاه و زمینههای نوستالژی در غزل او، مورد تبیین و تحلیل قرار گرفته است.<br /> انوری از نخستین شاعرانی است که غزل عاشقانه را به معنای متداول آن سروده است. او شرایط زندگانی خاص و تلقی و تعریف ویژهای از عشق و مناسبات عاشقانه دارد که بر نگرش تغزلی انوری تأثیر نهاده؛ همچنین نقشی تعیینکننده در تکوین محتوا و ابعاد و جزئیات غزل وی ایفا نموده است. ناکامیهای عشقی و محرومیتهایی را که انوری در دنیای عاشقانه تجربه کرده، برآیندی از زندگیِ توأم با دشواری و تنگناهای معیشتی وی میتوان ارزیابی نمود. این احوال، غزل انوری را با نظام و هنجارِ معنایی خاصی درآمیخته و غالباً محتوایی نومیدانه و حسرتبار به آن بخشیده است. در متنِ نومیدی و حسرتمندی انوری، نشانههایی از اعتراض و شکوه و بیزاری و نیز آرزو و آرمانخواهی وجود دارد که میتوان آنها را تجلیاتی از نوستالژی در کلام وی تعبیر کرد. در این نوشتار، نمودها و جنبههای این تجلیات مورد بررسی قرار گرفته؛ همزمان، ابعادِ دشواریِ معیشت و محرومیتِ عاطفی و عشقی انوری به عنوان خاستگاه و زمینههای نوستالژی در غزل او، مورد تبیین و تحلیل قرار گرفته است.
انوری,نوستالژی,غزل,نومیدی,اعتراض,آرمانخواهی
https://jrp.scu.ac.ir/article_15370.html
https://jrp.scu.ac.ir/article_15370_cae8758188539b1ca2b7a36f24422d30.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
پژوهش های نثر و نظم فارسی
2676-5772
2
4
2018
05
22
زمینهها و سازوکارهای طنز در شعر شفیعی کدکنی
31
50
FA
مسعود
دلاویز
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
زهره
بهادری
دبیر دبیرستانهای بهبهان
10.22055/jrp.2018.15375
طنز به عنوان یکی از گونههای شوخطبعی در بیان احساسات ادبی، ابزاری است که با تکیه بر خلاقیت و با پشتوانهی تفکر و تأمل، واقعیت و حقیقت مسایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و انسانی را آنچنان به تصویر میکشد که هیچ ابزار دیگری قادر به انجام آن نیست. شفیعیکدکنی از جمله شاعرانی است که شعرش ظرفیت و ظرافتهای خاصی را در خود گنجانده است و یکی از این نوع سازوکارهای ادبی او در اشعارش، پرداختن به طنز و طبعآزمایی در این زمینه است که به تعهد او در برابر جامعه برمیگردد و این متعهد بودن یکی از اصول بنیادین شاعران جریان سمبولیسم اجتماعی است. طنز شفیعی در گذر زمان، جنبهای انسانی با پشتوانهای فلسفی به خود میگیرد که ناشی از آگاهی و شناخت او نسبت به جامعه و زمانه است. هدف این نوشتار، پرداختن به طنز او و شگردهایش، همچون بهرهگیری از عناصر ملّی، دینی و طبیعی، طنز عارفانه و به کارگیری آرایههای ادبی در شعر اوست تا نشان دهیم که طنز او علیرغم خفیف بودن، با به کار گیری این روشها بسیار تأثیرگذار بوده و برجستگی خاصی به شعر او بخشیده است.
شفیعی کدکنی,طنز,سازوکارهای طنزپردازی
https://jrp.scu.ac.ir/article_15375.html
https://jrp.scu.ac.ir/article_15375_3f81566958d44bc5ea051a9848f6f2f6.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
پژوهش های نثر و نظم فارسی
2676-5772
2
4
2018
05
22
واکاوی و تحلیل سبک و اندیشهی زنوزی خویی
51
73
FA
شهریار
حسن زاده
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی
sha_hasanzadeh@yahoo.com
نجیبه
هنرور
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی
najibeh.honarvar@gmail.com
10.22055/jrp.2018.15388
میرزا محمّد حسن زنوزی خویی، عالم، شاعر و متکلّم برجسته از سادات زنوز است. وی سر منشأ یکی از خاندانهای علمی و از پیشروان عصر شکفتگی فرهنگی خوی محسوب میشود. میرزا محمّد حسن بعد از کسب علوم مقدماتی از پدر خویش و تحصیل در تبریز، عتبات و اصفهان و مشهد، مقارن با حکومت حسین قلی خان دنبلی که سالهای طلایی علم و ادب در خوی بود، به زادگاه خود بازگشته و از شخصیّتهای علمی مسلّم شناخته شده است. وی نویسندهای برجسته و شاعری توانا بود و کتاب تاریخی <em>ریاضالجّنة</em> را که یکی از شاهکارهای بدیع و دایرةالمعارف علمی با نثر شاعرانه است، در هشت روضه، تألیف کرده است؛ همچنین دیوان شعر وی که با تخلّص فانی شناخته میشود به جهت احاطه به علوم اسلامی، مباحث فلسفی، عرفانی، منطق و حکمت از توانمندی ادیبانه برخوردار است. این مقاله با بررسی سبک این دو اثر شهیر و عالمانه، این پرسش را طرح میکند که نویسندگی و شاعری وی چه جایگاهی در این دوره داشته است و آثار وی ماحصل چه برجستگیهایی است. میتوان گفت که آثار فانی خویی با تصویرپردازی نو و شیوهی سخن تازه و بهرهگیری از جلوههای تأثیرگذار در لابلای تحوّلات اجتماعی، آیینهی تمامنمای اوضاع ادبی ایران در دورهی قاجار است.
سبک,زنوزی,فانی,ریاض الجنّة
https://jrp.scu.ac.ir/article_15388.html
https://jrp.scu.ac.ir/article_15388_c1ecd1920d9b22b93b5df842579e8377.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
پژوهش های نثر و نظم فارسی
2676-5772
2
4
2018
05
22
بررسی و تحلیل شعر افسر کرمانی، شاعر و خوشنویس
75
110
FA
محمدرضا
نجاریان
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد
معصومه
وطن پرست
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهیدچمران اهواز
10.22055/jrp.2018.15389
افسر کرمانى، مهدی قلى، ادیب، شاعر و خوشنویس نیمهی دوم سدهی 13 ق در 1295 هـ . ق در کرمان زاده شد و نزد بزرگان آنجا علوم دینى، حکمت، منطق و کلام آموخت. به سبب آوازهی شعر و ادب خویش به دربار ناصرالدین شاه راه یافت و پس از خواندن قصیدهای در حضور شاه، از وی لقب «افسر الشعراء» گرفت. افسر، شاعر دربار و مداح ناصرالدین شاه نشد و به کرمان بازگشت و گاه به انتقاد از سلطان نیز پرداخت. او حتى در قصیدهای که در ستایش از ناصرالدین شاه سروده، از اوضاع نابسامان اجتماعى و تنگدستى مردم انتقاد کرده است. اگرچه افسر را از هواداران سبک بازگشت ادبى و از جملة کسانى دانستهاند که کوشیده است شعر فارسى را از قید سبک هندی رهایى بخشد و به راه پیشینیان بازگرداند؛ امّا در اشعار وی گاه تأثیرات سبک هندی نیز دیده مىشود. مضمون قصاید وی یا وصف طبیعت است و یا ستایش پیامبر (ص) و اهل بیت و بیش از همه حضرت على(ع) و امام مهدی (عج) و گاه در آنها به آیات قرآن، احادیث و روایات نیز اشاره شده است. برخى از اشعار او نیز رنگ کلامى - عرفانى با دیدگاه وحدت وجودی دارد و در برخى موارد یادآور اشعار ملاهادی سبزواری است. نمونههایى از خط نسخ، شکسته و نستعلیق افسر همراه با نثر مسجع وی که به شیوهی قائممقام فراهانى است، در آغاز دیوان آمده است. در این مقاله بر آنیم تا ضمن معرفی افسر کرمانی، جایگاه سبکی او را نشان دهیم.
افسر کرمانی,شعر سده 13,خوشنویسی,سبک بازگشت,سبک هندی
https://jrp.scu.ac.ir/article_15389.html
https://jrp.scu.ac.ir/article_15389_aba18908e579d56245f37d4ebb3985bb.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
پژوهش های نثر و نظم فارسی
2676-5772
2
4
2018
05
22
وجوه نمایشی داستان خروج تارابی از کتاب تاریخ جهانگشای جوینی
111
125
FA
میثم
زارع
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
meysamzare3750@yahoo.com
10.22055/jrp.2018.15390
امروزه اقتباس از آثار ادبی یک اصل مهم و ضروری به حساب میآید. آثار گران ارج ادبیات پارسی، چه ادبیات کلاسیک و چه ادبیات معاصر، آثاری هستند که میتوانند برای اقتباس مورد استفاده قرار گیرند؛ امّا این آثار برای اقتباس کمتر مورد توجه قرار گرفته و مغفول ماندهاند. این اقتباسها از یک سو زمینهساز معرفی هر چه بهتر این آثار هستند و از سویی دیگر، این آثار باعث هر چه غنیتر شدن فیلمها میگردند. یکی از این آثار که میتواند مورد توجه قرار گیرد، کتاب گرانبهای <em>تاریخ جهانگشای</em> جوینی اثر عطاملک جوینی است. در این نوشتار تلاش شده است تا یکی از وقایع تاریخی این کتاب، یعنی «خروج تارابی» برای اقتباس مورد بررسی قرار گیرد. برای همین با روش توصیفی و تحلیلی این داستان مورد پژوهش قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان میدهد که از این واقعهی تاریخی که دارای عناصر روایت، کشمکش، تعلیق، بحران، شخصیت ،گفتگو و... است، میتوان با یک اقتباس آزاد، فیلم بسیار خوبی ساخت.
اقتباس,ادبیات,سینما,تاریخ جهانگشا,خروج تارابی
https://jrp.scu.ac.ir/article_15390.html
https://jrp.scu.ac.ir/article_15390_67d451397c8ebecee01f0aeca827adec.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
پژوهش های نثر و نظم فارسی
2676-5772
2
4
2018
05
22
نقد بیمار و ارجاعات مثله شده (نقدی بر «نقدِ کتاب سبکشناسی انتقادی»)
129
156
FA
مریم
درپر
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کوثر بجنورد
10.22055/jrp.2018.15392
نوشتار حاضر که در حوزهی مطالعات نقدپژوهی قرار میگیرد، به نقدِ «نقدی بر کتاب <em>سبکشناسی انتقادی</em>» (پورمظفّری، 1396) میپردازد. هدف نویسندهی مقالهی مذکور، زبان مقاله، شیوهی گزینشی و آنهم معیوب، سوگیرانه و غیر منصفانه در نقد و داوری مبانی نظری <em>سبکشناسی انتقادی</em> و ارجاعات نادرست و مغشوش نویسنده به رسالهی دکتری دُرپر (درپر، 1390) از جمله موارد قابل تأمّلی است که خواننده بر مبنای آن میتواند میزان اعتبار نقد مذکور را ارزیابیکند. نویسندهی مقالهی مزبور که از آوردن «شواهد عینی» برای رسیدن به هدف خود عاجز بوده، علاوه بر مُثله کردن متن و ارجاعات مستند کتاب «<em>سبکشناسی انتقادی» </em>(دُرپر، 1390) در حدّ وسیع، از مؤلّفهی «تکرار» برای تأثیر بر مخاطب و «ایجاد باور» در او به اندازهای سود جستهاست که از حیث زبان نوشتار و شیوهی بیان در حوزهی مطالعات نقدپژوهی قابل تأمّل است؛ بسآمد واژههای سرقت، انتحال، اخذ و اقتباس، رونویسی، کپی، جعل، نسخهبرداری، استنساخ، وصلهپینه، ناراستیها، بیصداقتیها و... با صفاتی مانند «ناشیانه، بهوفور، ناروا، ناموجّه و...» و نیز اسنادها و گزارههای بسیاری که با همین واژگان ساخته است، به نظر میرسد با یک دوره از مقالههای نقد پژوهشهای مربوط به ادبیات فارسی (منتشرشده در یک فصلنامهی تخصصی نقد کتاب) برابری کند؛ لذا «نقدی بر کتاب سبکشناسی انتقادی» را میتوان آغازگر و یا اشاعهدهندهی نحلهای از نقد، به نام «نقد بیمار» دانست.
سبکشناسی انتقادی,نقد بیمار
https://jrp.scu.ac.ir/article_15392.html
https://jrp.scu.ac.ir/article_15392_2586fcbdc419080f6f7e9584b1c19b8b.pdf