نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده
در اندیشهی شمار زیادی از عارفان، شادی به حقتعالی در سیر الیالله از اثر ارتقابخش و تعالیدهندهی بسیار برخوردار است و سالک را به دریافت حقایقی نائل میکند که با سالها نماز و روزه و مجاهده به دست نمیآید. با وجود اهمّیّت این موضوع و تأثیرگذاری آن بر سلوک بسیاری از عارفان، آنچه عمدتاً از عرفان اسلامی انعکاس یافته و برجسته شده، تأکید بر اندیشهی سلبی و حزنمدارانهی شماری از متصوّفه است که پیوسته اوقات خود را در ترس و اندوه سپری میکنند و از هرگونه خوشی رویگردان و از هر لذّتی بیبهرهاند. همین امر، باعث شده که سیمای درست و دقیقی از عرفان اسلامی ارائه نگردد و بخش مهم و زیبایی از این جریان فکری و عملی، مخفی بماند. در این مقاله، سیمای شادی در عرفان اسلامی از آغاز تا سدهی پنجم بررسی شده و تحوّلات آن در قرون مختلف و عوامل مؤثر بر آن تبیین گردیده است. رویکرد غالب بر اذهان زاهدان و صوفیان نخستین به دلایلی آکنده از خوف و اندوه است؛ امّا سیر تطوّر شادی در عرفان، نشان میدهد که با ورود مباحث عمیق عرفانی و طرح موضوعاتی چون معرفت و قرب الهی، رجا و رضا، سکر و فنا، تجلّی جمالی، انس و عشقورزی با خدا، نگرش اخروی محض و خوفمدارانه در نزد عارفان بهتدریج رنگباخته و ایشان در همین دنیا از لذّت محبّت و شادی معرفت و مشاهدهی جمال حق بهرهمند شده و بهشت و دوزخ خود را در پیوستگی به حق یا جدایی از او دیدهاند.
کلیدواژهها