نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
2 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده
یکی از اصول نظریه زیباییشناسی آدورنو مفهوم میمسیس است. وی با بیان این اصل به نقد ساختارهای سلطه و سرکوب در عقلانیت مدرن و روشنگری میپردازد که از سه چشمانداز قابل بررسی است: رابطهی دیالکتیکی میمسیس و عقل، میمسیس به مثابهی دیالکتیک سوژه و ابژه، میمسیس و ارتباط آن با زبان که ما نیز در این پژوهش به بررسی این سه مقوله در شعر خنجرها، بوسهها و پیمانها از منوچهر آتشی میپردازیم تا ارتباط میمتیک انسان و طبیعت را در دیالکتیک روشنگری و ارتباط هنر میمتیک با جامعه را در نظریهی زیباییشناسی آدورنو نشان دهیم که چگونه تقلیل و همسانسازی طبیعت به دست انسان مدرن میتواند باعث سلطهی او بر طبیعت شود. چیزی که در شعر خنجرها، بوسهها، پیمانها نیز نمود بارزی دارد. در واقع در این شعر شاعر طبیعت را از نیروهای درونی و کیفیات پنهانش تخلیه کرده و چیزی مطابق ذهنیت خود به آن بخشیده است که این خود میتواند به معنای سلطه شاعر بر طبیعت و در واقع تمایز سوژه و ابژه باشد که این یکی از قابلیتهای زبان هنری است؛ در واقع یکی از محورهای اساسی اندیشه آدورنو از ذهنیت مدرن را همین ابژهسازی سوژه تشکیل میدهد. بنابراین در اندیشهی آدورنو، تحقق بیان هنری از طریق میمسیس امکانپذیر است.
کلیدواژهها