بررسی «گلها همه آفتابگردانند» قیصر امین‌پور براساس نظریه‌ی مایکل ریفاتر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و زبان ها، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران

10.22055/jrp.2022.39774.1065

چکیده

بینامتنیت، یکی از معروف‌ترین نظریه‌ها در میان نظریات ادبی است که به بررسی رابطه‌ی متون با یکدیگر می‌پردازد. براساس این نظریه، هر متنی وام‌دار متن‌های پیش از خود است. از آنجا که شعر فارسی در دوران مختلف حیات خود، پیوندی عمیق و ناگسستنی با آثار پیشین داشته است، زمینه‌ی مطالعات بینامتنی درباره‌ی آن بسیار است. در این پژوهش، نظریه‌ی ریفاتر در مورد هیپوگرام، مد نظر قرار گرفته است و با بررسی هیپوگرام‌های غزل‌های «عهد آدم، سرمست رسیدن، حال غزال و چلگی» از کتاب گل‌ها همه آفتابگردانند قیصر امین‌پور و مقایسه‌ی معادل‌های آن با اشعار حافظ، سعی بر آن بوده است تا میزان بهره‌گیری امین‌پور از غزلیات حافظ نمایان آید. در نتیجه‌ی این بررسی، دریافتیم که امین‌پور در هنگام سرایش اشعارش به صورت خودآگاه از ترکیبات و واژگان غزلیات حافظ، که پیش‌تر مطالعه کرده و در ذهن او نقش بسته بود، استفاده کرده و این‌گونه بینامتنیت از نوع حتمی به وجود آمده است. با شناخت هیپوگرام‌ها در اشعار منتخب امین‌پور، می‌توان بهتر شعر او را درک و دریافت کرد؛ زیرا، درک و آشنایی بهتر با این اشعار، به شرط شناختن هیپوگرام‌ها امکان‌پذیر است.

کلیدواژه‌ها