نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشیار رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور
چکیده
متون کهن (نظم یا نثر) و حکایتها و داستانهای آنها میراث فرهنگی عظیمی محسوب میشوند که نویسندگان و شاعران معاصر توانستهاند با الهام از آنها آثار ادبی جدیدی را خلق کنند. باربد و مرگ شبدیز یکی از آن قصههاست که در شعر معاصر مورد توجه قرار گرفتهاست. این قصه در طول سدههای گذشته در ادبیات رسمی فارسی وجود نداشته و احتمالاً از بعضی کتب عامیانه اواخر عهد ساسانی وارد منابع عربی شده است. این مقاله که به شیوه کتابخانهای و توصیفی انجام گرفتهاست، میکوشد تا ضمن معرفیِ اجمالیِ شخصیتِ باربد در متون کهن و تحلیل داستان باربد و مرگ شبدیز، انواعِ اخذ و اقتباسها را از این داستان در شعر معاصر بررسی کند. یافتههای مقاله نشان میدهد که حضور این داستان در شعر روزگار ما به سه صورت مجال طرح یافتهاست: بازآفرینی وفادارانه، برداشت آزاد و تلمیحسازی. شاعران با دلایل و انگیزههای گوناگونی مانند ملیگرایی، رمانتیسیسم، شکستن دایره محدود تلمیحات، تأکید بر ارزش موسیقی و قهرمانسازی به سراغ این داستان رفتهاند. حمیدیشیرازی و ادیب برومند دو بازآفرینی مهم را در این زمینه سامان دادهاند. بیگمان، بهرهگیری از داستانهای قدیم، زمینههای نوآوری و خلاقیت را در صورت و محتوای شعرِ جدید فراهم خواهدآورد.
کلیدواژهها