نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
مربى
چکیده
چکیده
مقالۀ حاضر با هدف تحلیل و بررسی استعارههای مفهومی عشق در شعر بدر شاکر السیاب و حمید مصدّق نوشته شده است. در این پژوهش نگارندگان سعی کردند که با تکیه بر روش تحلیلی- توصیفی و با رویکرد مکتب امریکایی، حوزههای مفهومی مشترک و متفاوت در شعر دو شاعر این پژوهش را مورد بررسی تطبیقی قرار دهند. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که این دو شاعر برای مفهومسازی عشق از استعارههای مشترک زیادی استفاده کردهاند؛ مثل آتش، غم، مستی، مرگ، زخم، دیوانگی و... . در بین استعارههایی که این دو شاعر استعمال کردهاند، استعارۀ «عشق، آتش است» ، «عشق، غم و اندوه است» و «عشق، مستی است» بیشترین بسامد را دارند. این بسامدها بیانگر نگاه مشترک این دو شاعر به عشق است. با این تفاوت که در بعضی از این اشتراکات توجه هر یک از این دو شاعر به آن استعاره بیشتر از دیگری است. از نگاه این دو شاعر عشق غم واندوه را به همراه دارد. علاوه بر استعارههای مشترک در شعر این دو شاعر استعارههای غیر مشترکی نیز وجود دارد؛ از جمله حوزههای مسافر، دریا وقاتل در شعر سیاب و حوزههای مهاجم، اسارت و پناهگاه در شعر حمید مصدق. همچنین در این بررسی مشخص شد که استعارههایی که سیاب در مورد عشق بهکاربرده است بیشتر از مصدق میباشد و این بیانگر آن است که سیاب به عشق توجه بیشتری داشته است
کلیدواژهها