نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی چالوس، چالوس، ایران
2 استادیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی چالوس، چالوس، ایران ستادیار دانشگاه آزاد چالوس
3 استادیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی چالوس، چالوس، ایران
4 استادیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی چالوس، چالوس، ایران
چکیده
تحقیق در آثار شاعران و نویسندگان بر اساس نظریههای روانشناسی، از شیوههای در خور توجه برای شناساندن و نمایاندن هر چه دقیقتر اندیشه و شخصیتشان میباشد. از مضامینی که همواره مورد توجه پژوهشگران و مطابقت آن با نظریههای روانشناسانه بودهاست،" عشق" میباشد. بر همین اساس در این جستار سعی شده است به بررسی مضمون عشق، به عنوان یک نیاز درونی، در آثار دو شاعر معاصر، سیمین بهبهانی و ژاله قائممقامی، بر اساس نظریۀ انتخاب ویلیام گلسر پرداخته شود. بدیهی است برای ارضای نیاز عشق همچون سایر نیازهای اساسی، رفتاری آگاهانه لازم است تا موجد کامیابی گردد. این پژوهش به روش توصیفی_ تحلیلی بوده و در آن به عنصر عشق، از منظرهای متعدد، در اشعار این دو شاعر نگریسته شدهاست. پرسشهای پژوهش حاضر این است که بنابر نظریۀ گلسر، چه عواملی سبب پدیدار شدن نیاز عشق در اشعار سیمین بهبهانی و ژاله قائممقامی میشود و این دو شاعر، در دورۀ معاصر چگونه با بیان و ترسیم عشق، این نیاز را بیان میکنند؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مظاهر نیاز عشق در اغلب اشعار آنها نمود داشته و بیشتر این اشعار تحت تأثیر شرایط زندگی آنها بوده است. همچنین، شواهد بیانگر این است که سیمین بهبهانی بر خلاف ژاله قائممقامی، با انتخاب رفتارهای مؤثر به ناکامی خود در عشق دامن نزد؛ در حالیکه ناامیدی و ناکامیدر سراسر اشعار ژاله مشهود است.
کلیدواژهها