نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادمهمان دانشکده فنی وحرفه ای کرمانشاه
چکیده
کلیله و دمنه بیشک یکی از نثرهای مهم زبان و ادبیات فارسی است که محتوای سیاسی اخلاقی آن از دیرباز مورد توجه بوده است، هرچند آن چنان که شایسته است در روزگارما مورد اقبال عموم قرار نگرفته است. با این حال این کتاب به باور بسیاری ازاهل فن، بعد از گلستان سعدی برجستهترین نثر فارسی به شمار می آید. جنبههای ادبی این متن ، با وجود دو تصحیح مرحومان «قریب» و «مینوی» و چند شرح دربارۀ این اثر، هنوز کامل شناخته شده نیست و مسائل زیادی در حیطه های مختلف آن به ویژه برخی واژه های آن باقی مانده است. داستان خرگوش و کبکنجیر و گربۀ زاهد در باب غراب و بوم به دلیل رابطهاش با یکی از اشعار حافظ بسیار مهم و شناخته شده است؛ لیکن در باب واژه کبکنجیر در داستان کلیله و دمنه هنوز داوری درستی نشده و محل تردید است. در این مقاله، نظری جدید دربارۀ این واژه مطرح می شود تا شاید زنجیر از نامفهوم بودن واژه گسسته شود.
کلیدواژهها